اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ‏ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ‏ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏

روزه راهی به‌سوی فرشته خوي شدن انسان

صفحه اصلی

ایمیل مطالب پروفایل مدیر رهبری پشتیبانی

مذهبی
توحید
مهدویت
معاد
نماز
قرآن
احکام
امر به معروف و نهی از منکر
حجاب
اثر منفی دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج
ازدواج
محرم
نگاه
ابلیس
گناه
نبوت
روزه
خمس
زکات
عاشورا و امام حسین
آیا می دانید ؟
احادیث ، روایات ، داستان
احادیث ناب
روایات ناب
داستان ناب
کتاب و گفتۀ بزرگان
علمی
اجتماعی
حق الناس
رشوه
مطالب جالب
دیگر مطالب
واقعیات جامعه غرب
تاثیر سایتها و فیلمهای غیر اخلاقی
مد و مدگرایی
پزشکی
مشکلات مبتلا به
دانلود
مناجات حاج منصور ارضی
سید مهدی میر داماد
نرم افزار کاربردی موبایل
دانلود سخنرانی
موبایل
کتاب
نرم افزار
کامپیوتر
نرم افزار
کتاب
اخبار
سینما و تلوزیون
رژیم پهلوی
سخنرانی استاد پناهیان


حجاب
حجاب
روزه
نماز
روزه
امر به معروف و نهی از منکر
نگاه حرام
نگاه
اسرار روزه
روزه درمانی
امر به معروف
نهی از منكر
ماه رمضان
امر به معروف و نهی از منكر
شیطان




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 80
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 124
بازدید ماه : 371
بازدید کل : 15836
تعداد مطالب : 285
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1


روزه راهی به‌سوی فرشته خوي شدن انسان

نویسنده : یه بنده خدا

موضوع : <-PostCategory->


 

روزه راهی به‌سوی فرشته خوي شدن انسان

... ماه مبارك رمضان، موسم ضيافت الهي و بهار قرآن گنجينه اي بي بديل و مائده اي آسماني است تا قرين با مهماني خداي رحيم، چگونگي فرشته خو شدن را به انسان آموخته و تسكيني بر آلام گنهكارانه او گردد.

حكيم فرزانه « حضرت آيت الله جوادي آملي » در مطلب پيش رو با نگرشي به حيات ابدي انسان و سير در عوالم دنيوي و اُخروي او، به تشريح ويژگي هاي انسان ساز ماه مبارك رمضان پرداخته است كه به يُمن قرار گرفتن در فصل بندگي و عبوديت حضرت حق تقدیم خوانندگان گرامي می شود.

***

ضرورت توجه به اعمال در طول عمر انسان

مهماني در خواب يعني چه، مهماني در بيداري يعني چه ؟ چرا ما را به هر لحظه لحظه مهمان مي كنند؛ كه اَنفاسُكُمْ فِيهِ تَسبيحْ (1). دمي كه بر مي‌داريد تسبيح حق است؛ اين يعني چه. مگر چه خبر است ؟ مگر كجا مي‌خواهيم برويم ؟ مگر چه شده كه اين جور مهماني منظّم مرتّب لحظه اي ما را به حال خودمان رها نمي كنند، سعي مي كنند كه از ما پذيرائي بكنند. مگر چه شده‌؟ كجا مي خواهيم برويم ؟ چه خبر است ؟ بالأخره آدم مي خوابد. در خواب هم آدم مهمان باشد، آن هم مهماندارش خدا؛ اين يعني چه ؟! چه خبر شده ؟ فرشتگان بايد مواظب ما باشند كه ما خوب بخوابيم. اين يعني چه ؟

صحبت آن است كه مائيم و اين انديشه هاي هفتاد،‌ هشتاد ساله مان. مائيم و خاطرات هفتاد، هشتاد ساله ما. مائيم و اعمال و گفتار و رفتار هفتاد، هشتاد ساله ما. آن وقت يك اردوئي از خاطرات است! آدم را كه رها نمي كند! آدم با اين چه بكند ؟ اگر خداي ناكرده در طي اين هفتاد، هشتاد سال بيراهه مي رود، آنگاه چه كند ؟

كيفيت سوخت و سوز جهنّميان در دوزخ

مطلب بعدي آن است كه جهنّم هست، حرفي درآن نيست. بهشت هم هست، حرفي درآن نيست. امّا سوخت و سوز جهنّم دو قسم است؛ يك قسم آن را ما نمي فهميم با چه گرم مي كنند. امّا يك قسمش را قرآن به خوبي روشن كرده. يك جایي كه بخواهند كسي را بسوزانند يا چيزي را بسوزانند، سه عنصر محوري لازم است.

مثلاً در كارخانه ذوب آهن وقتي بخواهند يك چيزي را گداخته كنند، داغ كنند؛ سه چيز لازم است. يك كوره است يك، مواد اوّليه، ذغال سنگ و اينها را هم مي آورند. دو؛ يك مادّه انفجاري تي اِن تي را هم مي آورند كه اين جمعاً در كوره مي شود مشتعل. سه؛‌ آن آهن ها را مي آورند اينجا گداخته مي كنند، بعد به صورت فولاد در مي آورند يا كار ديگر مي كنند. اگر كسي بخواهد يك جائي را سوخت و سوز كند، همين است!

يعني اوّلاً يك اجاقي درست مي كند، يك كوره اي درست مي كند؛ بعد يك قدري هيزم مي ريزد، بعد يك قدري نفت و بنزين مي ريزد، اين وقتي كه مشتعل شد، آن وقت آن چيزي را كه بايد بيندازد، درآن مي اندازد.

جهنّم چه جور است،آنها را خدا مي داند! امّا اين سه بخش را خيلي شفاف و روشن براي ما ذكر كرده.

فرمود: جهنّم يك جایي است،هر جا هست معلوم مي شود كه ما يك جهنّم منقولي هم داريم كه فرمود: ما جهنّم را مي آوريم: وَ جِيءَ يُومَئِذٍ بِجَهَنَّمْ‌(2). معلوم مي شود كه جهنّم آوردني است! آن جهنّمي كه منقول نيست و سر جايش هست؛ آن كجاست، ما نمي دانيم. امّا اين كه مي آورند، جهنّم منقول؛ اين را ما مي فهميم.

افراد ظالم، هيزم جهنّم

این جهنّم هيزم مي خواهد! حالا يا ذغال سنگ يا هيزم. هيزم جهنّم كيست ؟ فرمود: آدم هاي فاسد: وَ أمَّا القاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً (3). این طور نیست که ما از جاي ديگر هيزم و ذغال سنگ بياوريم،بلکه همين آقايان هستند! قاسط از قَسط است؛ « قَسط » با فتح قاف يعني ظلم، در قبال قِسط. قِسط مناسب با عدل و داد است. قَسط مناسب با جور و ظلم است. اين قاسطين در قبال ناكثين و مارقين،‌ يعني ظالمين.اينها هيزم هاي جهنّمند. پس معلوم شد كه مواد اوّليه اش همين افراد ظالمند.

رهبران كفر، آتش زنه جهنّم

حالا اين مواد اوّليه را جمع كردند، اين هيزم ها را جمع كردند؛ آن تي ان تي، آن كبريت، آن بنزينش كيست ؟ فرمود: اينها ائمه كفرند. مثل فرعون، مثل هيتلر، مثل صدام؛ اينها كه وسيله آتش را در دنيا فراهم مي كردند‌، به اينها مي گويند:

« وَقود ».وَقود يعني ما تُوقَدُ بِهِ النّار.به كبريت مي گويند: وَقود.

در دنيا معلوم است وقود چيست؛ حالا يا بنزين است يا تي ان تي است يا كبريت است يا چوب ديگر.امّا در جهنّم وقود چيست ؟ فرمود: اِتَّقُوا النّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النّاسُ وَ الحِجارِه (4). آن سنگ هائي كه با آن بت درست كردند، آنها را مي پرستيدند، آنها مي شوند وَقُودُ النّار؛ و يك عدّه آدم هائي هستند كه اينها هم آتش گيره هاي جهنّمند. همين ها بودند كه در دنيا آتش روشن مي‌كردند. نمونه اين آتش گيره ها كيست ؟ در سوره مباركه آل عمران فرمود: كَدَأبِ آلِ فِرعُونْ (5). مي خواهي آتش گيره هاي جهنّم را بداني، آنهايند. اينها همين هائي اند كه در دنيا آتش روشن مي كردند.

پس مواد اوّليه اش، يعني ذغال سنگ و چوب هايش افراد ظالمند. آن وقود و آتش زنه و آتش گيره ها هم رهبران ظلمند، كَدَأبِ آلِ فِرعُونْ. بعد بقيّه تبهكارها را مي اندازند، اينها يُلقَونَ فِي النّارْ فَهُمْ يُسجَرُونْ (6). اين در بخش سوّم از آيات است؛‌ اينها مسجور مي شوند، مشتعل مي شوند.

حالا معلوم شد كه ما يك جهنّم متحرّكي داريم! و انسان در اين خاطرات هشتاد،‌ هفتاد ساله اش دارد مي سوزد و دست و پا مي زند. كار به اين آساني‌ها نيست!اينكه جناب مصلح الدّين يا ديگري گفت: ابر و باد، سخن از ابر و باد و مَه و خورشيد و فلك در كار نيست؛ همه ملائكه در كارند، مدبّرات عرش در كار است. همه دست به هم مي دهند تا يك انسان زندگي كند.

حالا خداي ناكرده انسان در كنار اين سفره هاي عظيم بنشيند و ره آوردي نداشته باشد! همه اش نيش!! با قلم نيش، يا بيان نيش، با رفتار نيش، با گفتار نيش، با كردار نيش؛ همين مي شود!

يك وقتي سيّدنا الاُستاد امام (ره) در مسجد أعظم در پايان سال تحصيلي نصيحت كردند و اين روايت را فرمودند‌:‌ در روايات اخلاقي ما آمده كه عدّه اي در قيامت، زبانهایشان به قدري دراز مي شود كه افراد عادي روي اين زبانها پا مي گذارند و مي روند. بعد فرمود: تعجّب نكنيد! آنكه امروز زبانش تا آبروي مردم دراز است كه آبروها را مي ريزد، اين دراز بودن زبان در ريختن آبروي ديگران، در قيامت به آن صورت ظهور مي كند. پس ما با يك جهان عظيمي روبه رو هستيم، يك كار مهمي داريم!

خبر مهم براي انسان پس از مرگ

در قرآن كريم فرمود: عَمَّ يَتَساءَ لُونْ، عَنِ النَّبَإ العَظيمْ (7). یعنی خبر مهم؛ وقتي چيزي را خدا به عنوان خبر مهم بداند،‌ معلوم مي شود خيلي مهم است! عَمَّ يَتَساءَ لُونَ عَنِ النَّبَإ العَظيمْ. قُلْ هُوَ نَبَؤٌاْ عَظيمٌ اَنتُمْ عَنهُ مُعرِضُونْ (8).

کتاب عِقدُ الفَريد مال ابن اثير است. اينها سه تا برادر بودند؛ هر كدام يك كار علمي قابل عرضه اي ارائه كردند. يكي تاريخ ابن اثير نوشت، يكي مسائل ادبيات نوشت، يكي هم تفسير و اينها نوشت.اين بزرگوار نقل مي كند كه عدّه‌اي روي لوح قبر مشايخشان مي نوشتند: قُلْ هُوَ نَبَؤٌاْ عَظيمٌ اَنتُمْ عَنهُ مُعرِضُونْ.چون قبر آنها بالأخره پيام داشت. آدم لوحي كه تهيّه مي كند‌، بايد پيام داشته باشد. عصاره زندگي آن شخص باشد‌ يا يك آيه اي يا يك شعري يا يك دعائي، يك مناجاتي كه وقتي كسي به زيارت اهل قبور مي رود، يك لوحي را مطالعه مي كند؛ متنبّه بشود، يك چيزي بفهمد. مي نوشتند: قُلْ هُوَ نَبَؤٌاْ عَظيمٌ اَنتُمْ عَنهُ مُعرِضُونْ. فرمود: اينجا خبرهاي مهمي است، شما ازآن اِعراض مي كنيد. نمي دانيد اينجا چه خبر است!پس معلوم مي شود به جای خيلي مهمي مي خواهيم برويم.

درك عوالم پس از مرگ، دور از گنجايش فهم بشري

از آن طرف إن شآءَ الله اگر اهل روح و ريحان بوديم كه به ما گفتند: سابِقُوا إلي مَغفِرَهٍ (9)، فَاسْتَبِقُوا الخِيراتْ (10)؛ جائي به آدم مي دهند كه در روايات ما آمده است كه اگر همه اهل دنيا مهمان یک انسان بهشتي بشوند، جا دارد. نه مجموع مال مجموعه! براي اينكه مال جميع است؛ يعني چه ؟ يعني الآن كه مثلاً شش ميليارد بشر روي كره زمين زندگي مي كنند، اگر خواستند بروند در خانه يك نفر، آن خانه اش اين قدر جا دارد. اين كجاست، اين چه عالمي است! كه همه اهل دنيا اگر بخواهند مهمان يك نفر بشوند، جا دارد.

معلوم مي شود ما به جائي مي رويم كه فرمود به ذهنتان نمي آيد. فرمود:‌ فَلا تَعلَمُ نَفسٌ مَا اُخفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ اَعيُنْ (11). همان طوري كه در بخش هاي كيفر كار خيلي سخت است، در بخش پاداش هم مهم است.

اين دو تا حديث نوراني را هم از مرحوم كليني نقل كنيم؛ مرحوم كليني‌(رض) در جلد هشتم كافي، يعني روضه كافي؛‌ نقل مي كند كه بشرهاي اوّلي كه مي خوابيدند، خواب نمي ديدند. اين رؤيا نصيب هر كسي نمي‌شد.پيامبران اينها احكام الهي را مي آوردند كه خدائي هست و قيامتي هست و مواظب رفتار و گفتارتان باشيد. اينها مي گفتند: اگر ما به اين دستورها عمل كرديم، چه مي‌شود ؟ آنها جواب مي دادند كه نتيجه اش بعدَ المُوت روشن مي شود.

اين بيان نوراني كه وجود مبارك امير المؤمنين (ع) در نهج البلاغه دارد، از وجود مبارك رسول گرامي (ص) است كه اَليُومْ عَمَلٌ وَ لا حِسابْ وَ غَداً حِسابٌ وَ لا عَمَلْ (12). فرمود: امروز‌، روز كار است؛ پاداش را امروز نمي دهند. بعد از مرگ پاداش است، امّا ديگر كار نيست.

حيات گياهي منكرانِ مكتب حيات بخش انبياء

انبياء وقتي اين مطالب را مي گفتند، آنها انكارشان بيشتر مي شد. مي‌گفتند: كسي كه مُرد، از بين رفت.غالب اينها كساني بودند كه درختي فكر مي كردند؛‌ حياتشان، حيات گياهي است؛ مثل مادّيون فعلي. اينها واقعاً گياهي فكر مي‌كنند، درختي زندگي مي كنند؛ يعني چه ؟

يعني يك درخت بالأخره 60 ، 70 سال يا كمتر و بيشتر سر سبز است؛ بعد هيزم مي شود و ديگر هيچ! اينطور نيست كه اگر يك درخت پر ميوه اي، مثلاً درخت گلابي بعد از اينكه هيزم شده؛ كسي آن را تشويق بكند،‌ بگويد: آن وقتي كه سبز بودي، ميوه خوب مي دادي! يا آن درخت قَتاد پر تيغ جنگلي را بعد از اينكه خشك شده، كسي شلاق بزند كه تو آن وقتي كه سبز بودي، تيغ مي روياندي! تمام شد، رفت. بعد از خشك شدن ديگر خبري نيست، هر دو هيزمند. اينها كه فكر مي كنند بعد از مرگ خبري نيست،اينها در واقع، درختي زنده اند؛ يك حيات گياهي دارند. خيال مي كنند انسان خشك مي شود، بعد تمام؛ خبري نيست! بشر اوّلي هم همين جور فكر مي كرد. مي گفت: انسان كه مرد‌؛ تمام مي شود، مي رود.

عالم رؤيا، دليل صدق گفتار انبياء درباره زندگي

پس از مرگ

مرحوم كليني نقل مي كند كه امام (ع) فرمود: خدا رؤيا را بهره اينها كرده كه اينها در حال خواب چيزهائي را در عالم رؤيا مي ديدند. بعد مي آمدند، به انبياء شان مي گفتند:‌ اينها چيست كه ما مي بينيم ؟ مي فرمودند: اينها نمونه آن حرف هائي است كه ما مي زنيم. شما خيال كرديد در همين قبر يك و نيم در نيم متر؛ اينجا خبري است! قبر جانت را ببين، قبر انديشه ات را ببين؛مگر انديشه مي ميرد، مگر فكر مي ميرد ؟ اگر فكر زنده است، يك حساب و كتابي دارد! مگر اخلاق و عقيده و اوصاف مي ميرد ؟ اگر اينها زنده اند، صاحب اينها كه جان آدم است، زنده است. اگر زنده است، يك حساب و كتابي دارد. بنابراين كار، اينقدر آسان نيست كه انسان با گورستان مسأله را حل كند! چون ما به جاي خيلي مهمي مي رويم؛به ما گفتند: مواظب كارتان باشيد.

مرگ؛ عاملي حيات بخش در ساحت دين

مردن را، مرگ را همه مكتب هاي غير الهي افيون مي دانند. مرگ، ديگر افسردگي است و مردن يعني تمام شدن. امّا تنها دين است كه مي گويد: مرگ عامل پويائي است. هيچ چيزي بعد از ذكر توحيد، بعد از لا إله إلا الله، بعد از ياد و نام ذات أقدس إله به اندازة ياد مرگ سازنده نيست. چرا ؟

براي اينكه اين قدر در روايات ما دستور دادند به اينكه اوّلين چيزي كه از انسان مرده سؤال مي كنند، مي گويند‌: عمر را در چه راه صرف كردي. اين ديني كه مرگ را كه در همه مكاتب افيون است، اين را عامل پويائي قرار داده؛ فرمود: بعد از ياد خدا و نام خدا هيچ چيز به اندازه ياد مرگ سازنده نيست، آن وقت ياد و نام خدا و نام پيغمبر و عترت و قرآن ديگر افيون نخواهد بود! اين است كه به ما فرمودند: به ياد مرگ باشيد. هيچ چيزي در عالم نيست كه انسان را به ياد خدا و نام خدا متذكّر نكند، حتّي جريان مرگ.

راه فرشته خوئي انسان؛ تعليم در مكتب حيات بخش انبياء

وقتي ما مسافريم، بايد بدانيم كجا مي رويم و ما هم مي توانيم همسفر فرشتگان باشيم. حالا كه اين قدر ما مي توانيم با فرشتگان همراه باشيم، همسفر باشيم، چرا خودمان را ارزان بفروشيم ؟! اينجا، جاي تربيت است. گفتند:

تو فرشته شوي اَر جهد كني از پَي آنك

برگ توت است،‌ به تدريج كنندش اطلس

فرمودند:‌ در اين عالم چهار تا برگ را وقتي بدهي به يك معلّمي به نام كرم ابريشم، براي شما پرنيان درست مي كند؛ اين برگ توت است كه مي‌شود پرنيان، تو چرا فرشته نشوي ؟! تو فرشته شوي اَر جهد كني؛ چون اينجا جاي خوبي است براي تربيت. منتها كرم ابريشم را فرستادند كه برگ توت را حرير و ابريشم كند؛ انبياء را فرستادند كه ماها را فرشته كنند.

نمونه هائي از مفاخر خانوادگي اهل بيت عصمت و طهارت (ع)

اين نامه رسمي امير المؤمنين (ع) را كه در نهج البلاغه براي دربار اَموي مرقوم فرمود، مطالعه كرديد. در آنجا وجود مبارك حضرت امير دارد كه: افرادي مي روند در جبهه ها؛ يا شهيد مي شوند‌ يا جانباز مي شوند. ولي خاندان ما با ديگران فرق دارد. اگر از خاندان ما كسي رفت و شهيد شد، مي شود سيّدالشهداء‌‌! حمزه سيّدالشهداء از خاندان ماست. همچنين از خاندان ما اگر كسي رفت، دستش را در راه خدا ايثار كرد، مي شود:‌طيّارُ ذوالجناحين. يعني برادر من طيّار است. در ذيل اين آيه جاعِلِ المَلائِكَهِ رُسُلاً اُولي اَجنِحَهٍ مَثني وَ ثُلاثْ وَ رُباعْ‌‌ (13)، اين روايت هست كه وجود مبارك جعفر طيّار داراي دو تا بالي است كه يَطيرُوا بِهِمَا مَعَ المَلائِكَهِ فِي الجَنَّه (14). چه جوري، نظير ( خواب هاي خوب ).

اگر خواب خوب ديديد كه كم و بيش بالأخره انسان يا خودش ديد، يا از دوستانش ديد كه پرواز مي كند، مي رود، مي آيد؛ در حالي كه اين بدن طبيعي فيزيكي اش در بستر هست؛ معلوم مي شود يك عالم ديگري هم هست، يك جاي ديگري هم هست كه اين لاشه را آدم اينجا مي گذارد و با آن است؛ آن را ما بايد اينجا بسازيم.پس ساختن يك هواپيما كار آساني نيست كه خيلي سخت است. اگر كسي بخواهد بال فرشتگي بسازد چقدر سخت است ؟ ما بايد با آن بال به سر ببريم؛

وگرنه اگر خداي ناكرده آن نبود، مشمول بحث ديگر نهج البلاغه مي شويم كه فرمود: فَصارَ جِيفَهً بِينَ اَهلِهِ وَ اَسلَمُوهُ إلي عَمَلِه (15). فرمود: يك عدّه مردار مي شوند كه بستگانش فوراً بيني را مي گيرند، اين را دفنش مي كنند؛‌ يك عدّه اين جوري اند كه مي شوند مردار و گرفتار همان سه ضلع خواهند بود.

ولي اگر كسي خواست با ملائكه محشور بشود، اين خيلي كار مي خواهد. شبش كار مي خواهد‌، روزش كار مي خواهد؛ چه جوري بخورد، چه جوري بخوابد. سرفراز هم هست، سر خميده نيست. هميشه سر حال است. يك هدف خوبي در پيش دارد و مي داند اينها سازنده است. تا زنده هم هست، نفس مي كشد؛ كار مي كند. منتها در دوران جواني 8 ساعت، پير كه شد 8 دقيقه؛ امّا كار مي كند! مي فهمد كه دارد چه كار مي كند. مي فهمد چه بايد بنويسد، چه بايد بگويد، چه بايد غذا بخورد، چقدر بخورد، چه جور بخوابد. اينها را مي فهمد.

خوابيدنش حساب دارد؛ رو به قبله مي خوابد،‌ با وضو مي خوابد، اين قدر نمي خورد كه خُرناس بكشد! طبيب كه مي گويد بد است، دين كه مي گويد بد است. آدم به همان اندازه غذا مي خورد كه تأمين بشود. بقيّه خود انسان بايد باربري كند!!لذا گفتند: غذا خوردن حسابي دارد،‌ كتابي دارد. اين است كه گفتند: افراط نكنيد، تفريط نكنيد، به مزاجتان آسيب نرسانيد.

روزه، وسيله فرشته خوي شدن انسان

ولي ماه مبارك رمضان برای اين است كه شما را مي خواهد بسازد، شما مهمان خدا بشويد. اين در كتاب هاي فقهي ما هست، اين كتاب هاي فقهي اينقدر اين مطلب لطيف را به عنوان ذخيره حفظ كردند تا به رساله عمليّه ما آمده. اين عروهُ‌‌ الوثقي كه نظير جواهر و اينها نيست! يك رساله عملي است،‌ منتها عربي است. در اين رساله عملي اين مطلب عميق هم آمده است كه در فضيلت روزه همين بس كه انسان شبيه فرشته مي شود.

اين را مرحوم سيّد محمّد كاظم؛ حالا صاحب جواهر كه نقل كرده، جايش بود؛ آنجا جاي اين حرف هاست. امّا اين كه مرحوم سيّد محمّد كاظم در عروه نقل كرده براي لطافت اين مسأله است.مي گويد وقتي چهار تا برگ در تحت تعليم و تربيت يك كرم ابريشم مي شود پرنيان، من چرا در تحت تعليم و تربيت پيغمبر و آل پيغمبر (عليهم السَّلام)‌ فرشته نشوم‌؟! نشانه فرشتگي هم همين خواب هاي خوبي است كه مي بينند. آن وقت تا زنده است نه از زبان او نيشي به كسي زده مي شود، نه خيال خيانت دارد. هر كسي، در هر رشته اي ديگر هست؛ وَ جَعَلنَا لَهُ نُوراً يَمشِي بِهِ فِي النّاسْ‌(16)، نوراني زندگي مي كند.

بيانات معظم له در جلسه درس اخلاق در ديدار با دانشجويان، طلاب و اقشار مختلف مردم ـ قم ؛ آبان 1381

(1) وسائل الشيعه/ 10/ 313

(2) فجر/ 23

(3) جن/ 15

(4) بقره/ 24

(5) آل عمران/ 11

(6) برداشت از: غافر/ 72

(7) نبإ/ 1 و 2

(8) ص/ 67 و 68

(9) حديد/ 21

(10) بقره/ 148 و مائده/ 48

(11) سجده/ 17

(12) بحار الأنوار/ 70/ 91

(13) فاطر/ 1

(14) برداشت از: نهج البلاغه/ نامه 28

(15) نهج البلاغه/ خ 109

(16) انعام/ 122

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
 

شنبه 14 تير 1398برچسب:روزه ، استاد جوادی آملی,

 

مطالب گذشته

·

حجاب ارسال در : 1398/11/18 19:15

·

آیامیدانید ...؟ 4 ارسال در : 1398/05/10 20:26

·

آیا در قرآن برای راهپیمایی هم آیه داریم؟ ارسال در : 1398/05/01 16:02

·

دعوت مراجع تقلید برای حضور در راهپیمایی روز قدس ارسال در : 1398/05/01 15:58

·

دو شبکه ماهواره ای فارسی زبان که در شب اربعین سنگ تمام گذاشتند!+ تصاویر ارسال در : 1398/04/29 18:37

·

روابط دختر وپسر از دیدگاه قرآن ارسال در : 1398/04/29 18:31

·

شباهت نظر رهبر انقلاب و پناهیان در مورد فرج و تحول در جهان ارسال در : 1398/04/28 16:50

·

داستان اراده محکم و همت بلند یک دختر ارسال در : 1398/04/23 17:18

·

داستان جالب عابد و سگ ارسال در : 1398/04/23 17:17

·

عشق واقعی... ارسال در : 1398/04/23 17:15

·

حکایت حمایت از حامیان حضرت علی(ع) ارسال در : 1398/04/23 17:09

·

عابد و شیطان ارسال در : 1398/04/23 17:08

·

تمنا ارسال در : 1398/04/23 17:07

·

تلخ ارسال در : 1398/04/23 17:05

·

چهار سخنی که زاهد را تکان داد! ارسال در : 1398/04/23 17:00

·

ماجرای امید بخش ترین آیه قرآن ارسال در : 1398/04/23 16:55

·

شیطان و فرعون ارسال در : 1398/04/23 16:52

·

داستان جالب بهلول و شکستن سر استاد ارسال در : 1398/04/23 16:34

·

حکایت آن درخت ارسال در : 1398/04/23 16:27

·

حدیثی زیبا ارسال در : 1398/04/20 18:16




لطفا برای بهبودی وبلاگ نظر بدهید و اگر مطلبی دارید که مفید است به abdekhodam@yahoo.com ایمیل کنید تا با نام خودتان در وبلاگ درج شود ، با تشکر ، یا علی .



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تحفۀ هوشیاری و آدرس tohfeyehushyari.LoxBlog.Com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







-------------------------- --------------------------


>